حسین منزوی یه غزل داره که آدمو سست می کنه! ( البته ما جماعت ٍ رند ٍ باده کش ٍ به کنج ٍغم خزیده را سست می کند٬نه دوستان ٍ اهل منطق و عقل و کانت و نوکانت و هزار و یک ایسم را !! ) این عکس منو یاد این غزل می اندازه که با این دو بیت شروع می شه ..
منگر چنین به چشمم٬ ای چشم ٍ آهوانه ترسم قرار و صبر ام برخیزد از میانه
ترسم به نام ٍ بوسه غرت کنم لبت را با عذر بی قراری٬ این بهترین بهانه!
سلام ... وبلاگ خوب شما را دیدم
اگر با تبادل لینک موافق هستید در خدمتم
سامانه مروارید وبلاگی است با عناوین نقد اجتماعی و شعرذ و ادبیات و موسیقی ....
عکسهای بسیار جالبی دارید ... من هم عاشق عکاسی هستم و شاید در همین وبلاگ خودم هم چند نمونه ای را برای نمایش عموم ارسال کردم.
عکسهات محشره
اما خداییش این یکی چیه؟
:[]
اون ماهی که عکسشو انداختی...
دقیقا شب نیمه شعبان کنارش بودم. تو هواپیما...
تجربه ی بی نظری بود...
حسین منزوی یه غزل داره که آدمو سست می کنه! ( البته ما جماعت ٍ رند ٍ باده کش ٍ به کنج ٍغم خزیده را سست می کند٬نه دوستان ٍ اهل منطق و عقل و کانت و نوکانت و هزار و یک ایسم را !! )
این عکس منو یاد این غزل می اندازه که با این دو بیت شروع می شه ..
منگر چنین به چشمم٬ ای چشم ٍ آهوانه
ترسم قرار و صبر ام برخیزد از میانه
ترسم به نام ٍ بوسه غرت کنم لبت را
با عذر بی قراری٬ این بهترین بهانه!
..
اگر از نزدیک تر می گرفتی طوری که فقط محدوده ی نارنجی می افتاد و معلوم نمی شد که چیه هم جالب می شد.شاید شبیه موجودات میکروسکوپی در می آمد.